15 ماهگی...وراه افتادن قند عسل
بالاخرهههه نفس مامان تونست بیشتر از دو سه قدم راه بره و خودش بتونه بایسته و بشینه....هوراااااا...
نمیدونم چرا میترسیدی و همش زود خسته میشدی همه میگفتن ساید یجوری افتادی زمین که ترسیدی و نمیخای زیاد راه بری منم زورت نمیکردم تا اینکه (١٢) شب قبل رسیدم مامان جون اینا به خونه که فرداش قرار بود باهم بریم خونشون شما البته با تشویقای مامان و ذوق اینکه زود برسی به ماشین زردت تونستی ٧ قدم خودت بیای طرف من که خیلی لحظه های خوبی بود البته منم داشتم فیلم میگرفتم ..اینقد خوشحال شدم که نگو..فدای قدمای کوچولوت بشم نفس..ایشالا قدمای بزرگ زندگیت و با سلامتی و خوشبختی برداری و همیشه موفق باشی...
چنتا عکس از ١٥ ماهگی ماهان نفسی در ادامه مطلب...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی