10 ماهگی هم پرررر
شیرین عسله مامان دیگه زیاد وقت نمیکنم وبلاگت و آپ کنم چون واقعا دیگه
وقت کم میارم و اصلانمیشه به هیچ وجه شما خوشجل و تنها گذاشت.
ماهان نفسی مامان دیگه داره مردی میشه برا خودش.فدای مردونگیت بشم
اینروزا خیلی دوستداری بایستی از هر چیز و هر کسی میگیری تا سرپابشی.
بعدش هم رو سر انگشتای پات می ایستی و یواش یواش تاتی تاتی
میکنی..البته فعلا باکمک ..عاشق سر زدن شدی اونم با سرعت و زوری عجییییب...
ده ده بابا انهه مه مه بیدو ابو جیییز یا بزبون خودت تییییز و قشنگ میگی اونم
وقتی من میگم که ماهان نه نه جیزه...
جیگره مامان تواولین روزاز١١ماه زندگیش کوهنوردی (عیینالی)
رفته بود البته همش و خاب بود تو کالسکش اخه جاش هم گرم بود دلش
نمیومد بیداربشه و فقط موقع برگشتن بیدارشد....
بما که خیلی خوش گذشت هوا هم که عالی بود تصمیم گرفتیم حداقل
ماهی یبار بیایم....کلی عکس گرفتم که الان میخاستم بذارم نمیدونم چرا
سیستم هنگ کردو نشد بعدا حتما میذارم نفسم..
ادامه مطلب یادت نره....
این اقا ماهان قبل کوهنوردی...شیطون بلای منننن
اینجا اول راهه...
اینجا هم بالااای کوهه.....